۱۳۹۳/۰۵/۰۴، ۰۶:۳۶ ب.ظ
گاهی اوقات، گناه کردن مثل پاشیده شدن آبه!
در حالی که از کنار خیابون رد می شیم، یک ماشین با سرعت به چاله ی آبی می زنه...
روزهای بـــارانی از کنــار چـاله چـوله ها رد نشو!
خب آب می پـاشه از سر تا نـوک پـاتو بایــد بشوری؛
همینه دیگه میگن از کنار گنــاه رد نشو!
چه برسه بشینی باهاش به چــــایی خوردن!
همون طوری مثل هیـــوندایی با سرعت 120 رد میشه،
و یهـــو می بینی همه ی زنــدگیت رو بایــد بشوری!
در حالی که از کنار خیابون رد می شیم، یک ماشین با سرعت به چاله ی آبی می زنه...
روزهای بـــارانی از کنــار چـاله چـوله ها رد نشو!
خب آب می پـاشه از سر تا نـوک پـاتو بایــد بشوری؛
همینه دیگه میگن از کنار گنــاه رد نشو!
چه برسه بشینی باهاش به چــــایی خوردن!
همون طوری مثل هیـــوندایی با سرعت 120 رد میشه،
و یهـــو می بینی همه ی زنــدگیت رو بایــد بشوری!
«قدمگاه»
رواق منظر قلب من آشيانه ی توست
اگر چه منظر چشمم بدون مهمان است
اگر چه منظر چشمم بدون مهمان است